[ هم دمــم ]

ساخت وبلاگ

امکانات وب

  دوستی زنگ زد گفت آدرس جدید و بگو دارم کارت میارم...بعد چندهفته دیدمش وسط حیاط سر ظهر مث دیوونه ها پریدیم بغل همدیگه گفتم بیا بریم که با شوهرجانت هم سلام احوال پرسی کنم سریع از ماشین پیاده شد و بعد حال و احوال گفت حتما بیاین که منتظریم گفتم میایم که دوستمون و بفرستیم خونه بخت  خندید گفت این که آرزوی هر دختری !!! موقع خداحافظی هم با مسخره بازی گفت من میگم خانوم بیا یه کارت هم  بنویسیم واسه جناب ویبریو این قبول نمیکنه.. گفتم عیب نداره استوری از کارت میذارم ببینه :)))  یعنی چقدر نقش این بشر پررنگ بوده تو این سه سال که شوهر دوستی هم تیکه میندازه!!! + هفته دیگه عروسی و بعد دوماه قراره همه همدیگه ر [ هم دمــم ]...
ما را در سایت [ هم دمــم ] دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 9hamdam-mand بازدید : 130 تاريخ : شنبه 28 مرداد 1396 ساعت: 15:52

  فردا یه مهمونی کوچیک داریم... مامان بزرگ هم امروز بعدازظهر اومدن. یه نگاه به کل خونه انداختن بعد گفتن نه سلیقه تون خوبه خوشم اومد  گفتم خب خداروشکر شما اوکی بدین یعنی دیگه عالیه  بعد هنوز نیومده میگن خب دیگه به سلامتی جا به جا شدین باید بذاری خواستگارا بیان! گفتم بیخیال بذارین همین یه ماه باقیمونده رو نفس بکشم. حوصله ندارم :/  و باز نصیحت ها و حرف ها شروع شد... فعلا تنها نوه های مجرد و در فرهنگ مامان بزرگ "دم بخت" ، من و پسرخاله هستیم که خب اون پسررره کی میخواد بهش حرف بزنه ولی من هر بار باید کلی نصیحت بشنوم و هیچی نگم! البته برخلاف نوه های قبلی ناراحت نمیشم ولی خب هربار شنیدن این حرف ها هم [ هم دمــم ]...
ما را در سایت [ هم دمــم ] دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 9hamdam-mand بازدید : 127 تاريخ : شنبه 28 مرداد 1396 ساعت: 15:52

  یادم نمیاد آخرین بار چی گفتم یا اصن کی نوشتمولی خب بالاخره گرفتاری ها و همه اون استرس ها و اعصاب خوردی ها تموم شدن و چند روزی هست که زندگی به روال عادی برگشته... الان تازه قدر آرامش زندگی رو میدونم! خیلی وقتا فراموش میکردم که همین زندگی روزمره و آروم هم یه نعمت بزرگ و قابل شکرگزاری! + هفته خیلی خ [ هم دمــم ]...
ما را در سایت [ هم دمــم ] دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 9hamdam-mand بازدید : 127 تاريخ : دوشنبه 23 مرداد 1396 ساعت: 13:41

  ظهر رفتم دانشگاهتعمیرات و تمیزکاری و رنگ و از این ماجراها بود. اتاق استادها هم که خالی گفته بود اگه نبودم زنگ بزن بیام. زنگ زدم گفت آموزشم الان میام یه جا پیدا کنیم تااتاقم درست بشه. یه اتاق خالی پیدا کردیم رفتیم اونجا بعد یهویی صداش و یواش کرد گفت تو آموزش اسمت و شنیدم گوشام تیز شد فهمیدم درحال ث [ هم دمــم ]...
ما را در سایت [ هم دمــم ] دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 9hamdam-mand بازدید : 139 تاريخ : دوشنبه 23 مرداد 1396 ساعت: 13:41

  نتایج بچه ها اومدامسال هم بچه ها ترکوندن ... بهتر از هرچیزی دوتا رتبه ۱ بود :) بچه های گروه ۳ طبق معمول بیشترین قبولی رو داشتن و من تمام مدت به لبخند رضایتمند ویبریو فکرمیکردم. بعد این نتایج چه حالی میکنه  البته که بچه ها اکثرا رفته بودن موسسه ای که ویبریو و استادخان هم از ثمرات همونجا هستن ولی به [ هم دمــم ]...
ما را در سایت [ هم دمــم ] دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 9hamdam-mand بازدید : 132 تاريخ : سه شنبه 17 مرداد 1396 ساعت: 4:55

  تو این چندقت هربار خواستم بنویسم حوصله نداشتم!یعنی از نوشتن حال و احوال این روزها گریزونم! تنها کار مفیدی که این هفته کردم این بود که دوباره برگشتم کتابخونه. وضعیت هفته پیش که داغون بود هیچی نخوندم و آخر هفته هم کوتاه نوشتم که درگیر بودم و نتونستم بخونم. البته یه سینما هم برای تجدید قوا و تقویت رو [ هم دمــم ]...
ما را در سایت [ هم دمــم ] دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 9hamdam-mand بازدید : 123 تاريخ : پنجشنبه 12 مرداد 1396 ساعت: 12:54

 

یعنی میشه فردا این بلاتکلیفی تموم بشه؟

 

+ بعدازظهر فقط خوابیدم که بیدار نباشم که حداقل برای چندساعت 

   به هیییچ چیزی فکرنکنم!

 

[ هم دمــم ]...
ما را در سایت [ هم دمــم ] دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 9hamdam-mand بازدید : 132 تاريخ : سه شنبه 10 مرداد 1396 ساعت: 21:31

  گفته بودم از بلاتکلیفی متنفرم...حالا شرایطی پیش اومده که نمیدونم تا کی ادامه داره... بین آسمون و زمین گیر کردیم! برنامه هام کارام همه بهم ریخته... اون دفترچه هفتگی که شنبه و یکشنبه ش سفید و خالی بدتر از همه چیز رو اعصابه.  تو این روزا خیلی سعی کردم محکم باشم تلقین کنم که همه چی درست میشه ولی امروز [ هم دمــم ]...
ما را در سایت [ هم دمــم ] دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 9hamdam-mand بازدید : 135 تاريخ : سه شنبه 10 مرداد 1396 ساعت: 21:31

 

تحمل بلاتکلیفی برزخ از عذاب جهنم سخت تره ...

میدونم جز به اجازه تو هیییچ اتفاقی رخ نمیده حتی افتادن یه برگ از درخت!

+ خدایا کمک کن تموم بشه این بلاتکلیفی...

++ هیچ قدرتی برای تمرکز کردن رو کارام ندارم

    روزهای خالی و سفید اون دفترچه که از اول هفته روی میزم بازه باعث

    میشه هرروز یادم بیاد که چقدر راحت زمان و به بطالت میگذرونم!!!

[ هم دمــم ]...
ما را در سایت [ هم دمــم ] دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 9hamdam-mand بازدید : 145 تاريخ : سه شنبه 10 مرداد 1396 ساعت: 21:31